دریای جان

ساخت وبلاگ
هر آن دم که از من بودن رها گشتی و از منی ایمنی حاصلت گشت خرسند باش که این ایمنی آغاز کمالی است که تو را از آن منی جدا می کند.ز من گفتنت بپرهیز که هر چه از من بکاهی بر شانت افزوده ای.من نفس را سر ببر که هر بار آمدنش بر زبان از تو می کاهد و در یاد بدار که من نگفتنت خود گویای توست.من ز تو ابلیسی بر پا می کند که هیزم آتشش از کبر و غرور شعله میگیرد.این آتش را مدفون کن و خود را سربلند گردان که در غیر اینصورت این خصلت من بودن تو را به ناکجاها  بکشاند.همچون درویشی که از درون خویش ناله می کردو آن را به صفت سگی پلید و ژولیده شبیه می دانست. چون درون من چو بیرون سگ است....چون گریزم من؟!که با من هم تک است دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 2 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

سیر و حرکت هر کسی وابسته به غنا و تکامل اوست و هر که غنای بیشتر کسب کند قرب بیشتری نیز یافته است.اما قرب به که و به چه ؟قرب به ذات خود که آفریننده است و این غنای درونی تو را پیوندی دهد ناگسستنی با ذات خود.ظرفیت و شانیت هر کس راهگشای او خواهد بود ومسیر نا متناهی است اینکه تو از این دریای معرفت چه مقدار بر گیری بسته به تو دارد و لا غیر.ظرفیتت را فزونی بخش تا معرفت کسب کنی در این ره دشوار به اعماق بیشتر فرو روی که در عمق تو توانی بیشتر خود مستغرق شده در هستی بخش را بنگری که آن دم که دیده ات بر او نمایان شد دگر تو خود و وجود واقعی خویشتن را یافته ای و در آن دم  همچون مرغان به پرواز درآمده تنها اوج دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 5 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

سیر و حرکت هر کسی وابسته به غنا و تکامل اوست و هر که غنای بیشتر کسب کند قرب بیشتری نیز یافته است.اما قرب به که و به چه ؟قرب به ذات خود که آفریننده است و این غنای درونی تو را پیوندی دهد ناگسستنی با ذات خود.ظرفیت و شانیت هر کس راهگشای او خواهد بود ومسیر نا متناهی است اینکه تو از این دریای معرفت چه مقدار بر گیری بسته به تو دارد و لا غیر.ظرفیتت را فزونی بخش تا معرفت کسب کنی در این ره دشوار به اعماق بیشتر فرو روی که در عمق تو توانی بیشتر خود مستغرق شده در هستی بخش را بنگری که آن دم که دیده ات بر او نمایان شد دگر تو خود و وجود واقعی خویشتن را یافته ای و در آن دم  همچون مرغان به پرواز درآمده تنها اوج دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 3 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

آن دم که به استحمام جسم روی می آوری که پلیدیها و آلودیگهایت را با آب روشنایی بخش از جسم بزدایی و این نیاز در تو هماره بوده هست وخواهد بود .اما زیاد مبر که به همان سان که نیاز جسمت پاسخ  میدهی به نیاز روحت نیز پاسخگو باش  و او را نیز به استحمام ببر که در میان پلشتی و ها پلیدی ها نیازی مبرم به استحمام دارد. استحمام روح همانا کمال و غنای صفات نیکویی است که درونت بصورت بالقوه هست و باید تو بالفعلش کنی.کمال و غنای روح  صیقل دهنده اش است همچون آبی که زداینده پلیدیهای و پلشتی هایی جسم است  + نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۵ساعت 15:48 توسط | دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 5 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

بودن را در بود تو یافتم و تو را در بودن خود،گاهی چنان غرقت شدم که زیاد بردم که این منم یا این تویی و من بودن نه اینکه بودن من بود که این هیچ بود و من بودن بودن از تو بود که گویی خود تو بود و این دنیایی بود.من در من نه از من است که از توست و این تو گاهی همه وجود می شود در من و چنان من درونم غرق تو وجودم می شود که دیگر منی در میان نیست چرا که همه می شوم تو.اما این تو شدن چه زیباست و دلربا. آن دم که من درونم پس از غنا و کسب کمالات مبدل به تو می شود دیگر همه چیز در برابر دیدگانم زیبا می شود.عاشق می شوی بر هم عالم که همه عالم از اوست.عشقی که از سر آگاهی و شعور که آفریننده است همچون تو .و این تو شدن دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 7 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

هر آندم که احساس کردی جایگاه بایسته ات رعایت نشده و آن جایگهی که انتظارش را داشتی نثارت نکردند غم مخور و جبین پر آجین مکن که جایگاه را نه در عرصه حیات که در درون خود باید یافتن و خرسند باش که غنای درونیت در حدیست فراتر از آنچه همرهانت گمان دارند و این خود موهبتی است گرانسنگ.همه تلاشت را مصروف این بدار که درونت بر برونت غالب باشد که در غیر اینصورت نه غنا که فنا یافته ای  و خود را فراتر از آنچه هستی به دیگران عرضه داشته ای. چنان طبعت را خاکی کن که به سرشتت نزدیکی کند و این حالت تو را چنان سبک بال می کند که گویی هر بار موجبات شادی عزیزی را بر آورده می سازی لذتی وصف ناپذیر تمام وجودت را در بر می گ دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار, نویسنده : daryayejaana بازدید : 2 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

آن دم که دیده ات در آینه تو را نگریست دو حالت برایش متصور است یا سرافکنده است ویا سرافراز که سرافرازیش مایه خجلت است و سرافکندگیش مایه مباهات.سرافراز بودنش از آن روی است که ظاهرت را به باطنت فزون تر می بیند و در چشم ظاهر تو زیباتری و باطنت به قامت ظاهر نرسیده و در تعالی و رشد از او دور مانده است و این براستی مایه شرمساری است و سر افکنده است از آن روی که در مقابل باطن ضعف و سستی به خود دیده  و این چه نکوست که باطنت بر ظاهرت غالب آمده است.مباد آن دم که برونت بر درونت چیره شود که از تو حبابی خواهد ساخت که به هیچ ارزد .بکوش که عظمت در نگاهت باش نه به چیزی که بدان می نگری که در این حالت تنها بر ظاه دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryayejaana بازدید : 3 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

نیتت را به آتش بکش تا عظمتت هویدا شود.آن دم که منیتت  به آتش کشیده شد از خاکسترش به سان  ققنوسی عظمتت زاده خواهد شد تا دیده ات مشعوف و جانت آرام گیرد .آن دم که عظمتت را در وجودت احساس کردی دیگر در قامتی نوین ظاهر خواهی شد . عظمت را از طبیعت بیاموز آن چنان که به قامت کوه می نگری بزرگیش همه وجودت را فرا می گیرد و بدون ذره ای شک در مقابل بزرگیش سر تعظیم فرود می آوری.از دریا بیاموز که همه را در خود مستحیل می کند و پلشتی ها و ناپاکی ها را پس می دهد.از کوه و دشت و دمن بیاموز تا پذیرای نیکی ها باشی و عطمت طلب.بیاموز که تو بزرگی گرچه بسیاری جایگاهت را نگه ندارند و پی در پی تو را بیازارند و تو را بیال دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryayejaana بازدید : 3 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

قدم زن و بنگر و بیاموز تا از کویش به مویش ره یابی و زیبایی ها را بنگر که وصفش در بیان نگنجد.تو اویی می توانی باشی که عظمتش شوری بر می انگیزد عالمگیر.خود را در خود نه خود ببین که خود را در خود اویی بین .آندم که او را در خود دیدی خواهی فهمید که تو کیستی و از بهر چیستی؟غرور و تکبرت را قربانی کن تا از هیچ بدو رسی که در هیچ بودن دنیایی نهفته است .آن دم که خود شهوت و کبر و غرورت را قربانی می کنی به غنایی خواهی رسید جاودانه و غنا این فنا شدن است و این فنا شدن چه زیباست.آندم که از فنا شدن فنا می شوی بی شک تو نه فنا که همه بقا می شوی .عالم را فنا شدنی در نظر آر که هر دم که بکوشی خود شهوت و آزت را فنا ک دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : گفتار,بیست, نویسنده : daryayejaana بازدید : 5 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:32

هر آندم که احساس کردی جایگاه بایسته ات رعایت نشده و آن جایگهی که انتظارش را داشتی نثارت نکردند غم مخور و جبین پر آجین مکن که جایگاه را نه در عرصه حیات که در درون خود باید یافتن و خرسند باش که غنای درونیت در حدیست فراتر از آنچه همرهانت گمان دارند و این خود موهبتی است گرانسنگ.همه تلاشت را مصروف این بدار که درونت بر برونت غالب باشد که در غیر اینصورت نه غنا که فنا یافته ای  و خود را فراتر از آنچه هستی به دیگران عرضه داشته ای. چنان طبعت را خاکی کن که به سرشتت نزدیکی کند و این حالت تو را چنان سبک بال می کند که گویی هر بار موجبات شادی عزیزی را بر آورده می سازی لذت دریای جان...ادامه مطلب
ما را در سایت دریای جان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daryayejaana بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 10:49